باب 17. نصاب سين (مستفعلن مستفعلن)
از حرف سين گويم ترا ساپ نخ ، ساچاق گيسو بود ساغ سالم است و كاه سامان ريش ساققال و تعداد ساي سالخيم بود خوشه ، تو سن سؤز حرف و سس باشد صدا وهم و تصور شد: سانام سولماز هميشه جاودان ساوجي پيمبر ، ساو پيام جويا سوراق ، پاره سؤكوك پرسش سوروق ، دستار ساريق سايغي گرامي ، سات فروش سرگي نمايشگاه دان
|
تا خاطري باشد ز ما ساخسي سفال ، آب سو بود سيرتيق سمج ، آوازه سان ماه شب چارده ساراي گلّه سورو ، شوفر سورن سؤيله بگو ، سسله صلا بر آزمون گوئي: سينام سوت شير باشد ، موش سيچان تاول سولوق ، ساغلام سلام ساغرساغير ، خاموش سؤنوك بشكسته هم باشد سينيق سان اعتبار ، پرسش سوروش تنها سوباي ، مانند سان
|
نظرات شما عزیزان: